"اگر حقیقتی پنهان شده است پس حتما باید آن را کشف کنیم." (کارآگاه شیذر)

خوش آمدید. پای شما به یک پرونده جنایی باز شده است!

...

"زیر پوست شهر حوادثی در حال وقوع است.  جنایات پیدا و پنهان. این وظیفه کارآگاهان است که راز سر به مهر را کشف کنند و پرده از جنایات هولناک بردارند. پرونده‌ای که به دست ما رسیده مربوط می‌شود به دختر جوانی که به طرز مشکوکی از دنیا رفته است. زندگی برای او به پایان رسیده است اما نیروی عدالت در جریان است تا حقیقت را عیان نمیاد. من کارآگاه شیذر تصمیم دارم راز این مرگ را کشف کنم و از شما می‌خواهم اگر به هوش و ذکاوت خود ایمان دارید تا پایان همراه من باشید تا با کمک هم این پرونده را حل کنیم."

یاداشت پریسا در صفحه شخصیش:

من بهار را دوست دارم چرا که شکوفه‌ها برای دیدارش از خواب ناز بیدار می‌شوند. هر انسانی خزانی دارد اما خدا نکند، فرصت دیدن دوباره بهار را نداشته باشد.

چیزی زیادی درباره آن دختر و دلایل مرگ او در دست نداریم فقط می‌دانیم که اسم او پریسا شهسوار بوده است. باید به صحنه جرم برویم و مدارک اولیه را جمع آوری کنیم.

رفتن به صحنه جرم